هوش مصنوعي و چشم انداز آينده

هوش مصنوعي، علمي نوين و رو به رشد است. شروع هوش مصنوعي بــــه ســـال 1329 خورشيدي بازمي گردد، يعني زماني كه آلن تورينگ مقاله خود را درباره ساخت
ماشين
هـــوشمند به رشته تحرير درآورد. همه افـــرادي كه نخستين گام ها را در
راه معرفي و شناخت هوش مصنوعي برداشتند به دنبال يك هدف بودند و آن نيز
رساندن سطح هـــوش مصنوعي به سطح هوش انسانـــي بـــود. ماشين هايي كه به
عنوان ماشيـــن هاي هوشمند شناختـــه مي شوند از توانايي فكركردن بدون نياز
به انسان برخوردارند و اين به دليل وجود هوش مصنوعي در اين گونــه از
ماشيـــن هاست. اين ماشين ها در صورتي يك ماشين باهوش شناخته مي شوند كه
داراي قابليت هـايي
مانند شناخت از وجود خود، از توانايي شناخت
محيط پيرامون خود (ربات هاي امدادگر) و توانايي نشان دادن عكس العمـل در
مقابل كنش هاي حاصل از محيـــط (ربات هاي كاوشگر) باشند.
هوش
مصنوعى، مهندسى الهام گرفته از زيست شناسى است. با توجـه به توانايي هاي
انسان، مى خواهيم ماشين هايى بسازيم تا همانند او كارهايي را انجام دهند؛
ماشين هايي كه قادر باشند مانند انسانها ياد بگيرند،بفهمند، صحبت كنند،
استدلال كنند و در يك كلام هوشيار باشند.در شبكه ارتباطي مغز انسان
سيگنالهاي ارتباطي به صورت پالس هاي الكتريكي وجود دارد. گروهي از
دانشمندان هـــوش مصنــوعي، شكلي از مدارهاي الكترونيك را طراحي كرده اند
كه تا حـــدودي شبيه مغـــز انسان است. هدف از راه اندازي اين شبكه عصبي،
طراحي سازوكاري است كه ماننـد مغز انسان توانايي يادگيري داشته باشد.شبكه
عصبي اين كار را از راه ارزش گذاري براي ارتباطات سيگنالها بين نرون ها
انجام مي دهد كه اين فرآيند به وسيله مقاومت ها با تقويت يا تضعيف پالس ها
انجام مي شود.لحظه تصميم گيري زماني خواهد بــود كه درك كنيم مغز چگونه عمل
م يكند و از آن لحظه به بعد مي توانيم هوش مصنوعي را به مرزهاي فراتر از
هوش انسان هدايت كنيم.
استفاده از الگوريتم و شبكه هاي فـــازي
در تصميم گيري از نكات برجسته در آينـــده هوش مصنوعي است كه به تصميم
گيري هوشمند و منطقي منجر مي شود. بخش
بزرگي از رفتار پيچيده
ما در واقع نتيجه يك رابطه از قوانين زيست محيطي، پويــايي و كنترل مركزي،
يعني فعاليت مغز است و اين مهم با يك توصيــف ريـــاضي از مفهـــوم مقياس
شروع مي شود. تعريف توابع و توصيف تنظيمات به عنوان شاخص ارزش در اين مدل
رياضي با هدف تصميم گيري هرچه بهتر به كار گرفته مي شود هــوش مصنوعي همه
جا در اطراف ما حضور دارد. اين موضوع كه عملا از حضور يا تاثير آن آگاهي
نداريم، يك ويژگي خوب هوش مصنوعي به حساب مي آيـد؛ زيـــرا با هدف نهايي آن
انطبـــاق دارد:
همزيستي يكپارچه با دنياي انساني. براي نمونه Jung Smart House
را در نظربگيريد. اين خانه كه توسط يك شركت آلماني توسعه يافتـه است به
ساكنـــان خـــود امـــكان ميدهد در يك محيط كاملا طبيعي زندگي كنند.
چراغها در صورت نياز به طور خـــودكـــار
روشن مي شود. پنجره
ها هنگامي كه باران را از ايستـــگاه هـــواشنـــاسي خـــودكار احساس كنند و
پرده ها هنگامي كه فضاي بيرون تاريك مي شود به طور خودكار بسته
خواهد
شد. اين خانه حاوي هزاران ريزتراشه و حسگر است و تقريبــا تمـــام
نيازهـــاي انساني را برآورده مي كند.در بازي هاي جديدي كه از ساختار هوش
مصنــوعي بهـــره
جسته اند، به تفكر و برنامه ريزي نياز است تا
بتــوان به هدف رسيد. رونـــد نــزديكـــي هوش مصنوعي و بازي باعث شده است
بازيكنــان، خود را جزئي از بازي بدانند. وجـــه
مشترك بازي هايي كه براساس هوش مصنوعي توليد شده اين است كه برنامه بـازي وابسته به عملكرد بازيكن است.
پيش
بيني شده است رايانه ها تـا 15 سال ديگـــر به قدرت پــردازشي مغـــز
انســـان ميرسند و تا 30 سال ديگر هوش مصنوعي آنچنان پيشرفت خواهـد كـــرد
كه از همـــه
پيش بيني هايي كه در گذشته انجام شده پيشي خواهد
گرفت. ربات ها به دستـگـاه هايي مشابه انسان هاي امروزي تبديل خواهند شد كه
احساس هم دارند و ميتواننـد با حركات خود انسان ها را شگفت زده كنند.تا 40
سال ديگر، هر يك از انسانها صاحب يك ويژگي مجازي خواهند شد كه پارامترهاي
سلامت را كنترل خواهد كرد.
بازوبندهاي هشدار پزشكي و زنگ
خطرهاي پزشكي به شماره هاي تماس اضطراري و مراكز تلفـــن متصل شده است. به
محض اينكـــه زنگ هـاي خطر به صدا درمي آيد،
به مسئولان ذيربط
هشدار داده مي شود. در سالهاي آينده فنـــاوري هــاي بعــدي در زمينه هايي
مانند تشخيص گفتار و يادگيري ماشين ادامه خواهـــد يافت. يك سيستم
خود به تنهايي آگاهي ندارد و توسعه هوش مصنوعي با پيشــرفت هايــي از آگــاهي انسان معني دار خواهد شد.
پيشرفت
در سخت افزار، ذخيره سازي و معماري پردازش موازي پيشرفت بيشتري در عملكرد
هوش مصنوعي را قادر مي سازد تا صد سال ديگر شاهد گام هاي چشمگيـر
روبه
جلو در زمينه شبكه هاي بسيار بزرگي از پردازنده هايي خواهيم بـود كه
ميتوانند از روشهاي پردازش موازي و تقسيم وظايف پردازشي ميان خود استفاده
كنند.